یلدای 93
سلام رونیکای مامان،این روزها تو خونه نت ندارم واسه همین نمیتونم مرتب برات بنویسم خط تلفن خونمون pcm هست و نمیشه باهاش به وایفای متصل شد و بعضی وقتا میام تو دفتر بابایی میشینمو واست مینویسم، الانم میخوام از روزهایی که گذشت بنویسم... امسال شب یلدا سومین شب یلدایی بود که تو کنار مامان و بابا بودی، تازه مادربزرگی و عمه مریم هم 3 روزی رو اومده بدن بوشهر که ما هم از تنهایی در بیایم،تو اون 3 روز همش بیرون بودیم روز اول رفتیم کنار دریا ( پارک تی وی و باغ پرندگان و دریای ریشهر ) ، روز بعدشم رفتیم به سمت بندر گناوه ولی هم دیر حرکت کردیم هم مجبور بودیم زود برگردیم آخهشب خونه خانم و آقای موسوی (همکار بابا و دوست مامان،مامان بابای آدریانا) به مناسبت ش...
نویسنده :
مامان مینا
19:54